اخبار و تصاویری از کوهستان . طبیعت و مطالب آموزشی و مفید

مرا گامهایی بود روزی
به بلندای تیر آرش بر فراز دماوند
به استواری البرز
به محکمی زاگرس
به عشق دماوند
به روانی الوند
به عمقی چون پرآو
به جاری رودهای سبلان
به جوشانی چشمه های چهل چشمه
به فراخی دشت های لاله های واژگون لرستان
به گستردگی سفره های مهمانی عشایر
به گرمای ظهر کویر
به نرمی برف های باریده بر اشتران
به استحکام دیواره علم
به کوتاهی نفس های بریده کوهستان؛ گاهی
به آبی آسمان شیراز
به قدمت مادستان
به تقدس خراسان
به سر سبزی گیلان

و امروز؛
گر چه دیگر، آن گامها نیست
و به رسم "سفرهای جاده ای"
 در جاده های پر از " انتحار "
با خودروهای "خود رو"
در ایام ترافیک تعطیلات
کارم را به پیچ جاده سپردم
...او پیچید و من پییچیدم
من "پیچیدم" و او "پیچاند"
تا بخود آیم مرگ و "گاردیل" را
چون نفسی واجب در آغوش دیدم
و هر دو "پایم" را
او چون امانتی باز ستاند
و با خود برد
آنگونه که خود داده بود

اما؛ شکر
زنده ام هنوز؛
"همتم" همان است و این بار "کمانم"
کشیده تر، از کمان "آرش"
عزمم، استوار تر از "دماوند"
قلبم، تپنده تر از "تفتان"
گرمای وجودم، داغ تر از ظهر "کویر"
گامهایم، گر چه کوتاه، اما...
محکمتر از، زه کمان آرش
خواهم کشید،
دوباره، عزمم را
وزن خواهم کرد، "همتم" را
به کمک اویی که "پا"گرفت
و ... به مرگم "پا"نداد

آری
باز دوباره
بر خواهم گشت و خواهم گفت؛

مرا گامهایی بود روزی
آنچنانکه امروز هست
کوتاه تر از دیروز
محکمتر از "ماضی"
استوارتر از دماوند
روان تر از الوند

گر چه پایم نیست
اما دستانم؛ همتم را
هرروزه آب می دهند
گر چه "خزان" زده ام
و با سرمای زمستان
یخ زد و گلبرفش آب شد

اما؛
 بهاری دیگر در راه است
وچون،؛
بهار است
پس باید همتم شکوفه دهد
کوله ام،ساز و برگ زندگی ام
 باز بر پشتم بنشیند
و چه زیباست در بهار
 شکوفه و عطر یاس
... باز خواهم گشت همنوردان...
در کنارتان خواهم بود
به همین زودی
با هم
...

پی نوشت؛
تقدیم به همنوردی که چند روز پیش هر دو پایش را در سانحه دلخراش رانندگی از دست داد و حال برای ادامه معالجه راهی کشوری دیگر است.
واینکه به هر حال، گاهی خانه نشینی شتری است که در خانه ی عده خواهد خوابید...انشالله که در خانه سما نخواهد خوابید.

نوشتهشده توسط علی بیات در ساعت 13:41 | لینک  |