اخبار و تصاویری از کوهستان . طبیعت و مطالب آموزشی و مفید

⭕معرفی بزرگان کوهنوردی همدان 

نام : حسن 
شهرت :نجاتیان
 تولد 1342/1/1 در همدان
شغل: آزاد
تحصیلات : دیپلم 
⭕از اعضا و موسسین گروه بابک 
آغاز کوهنوردی: 
💯 اولین تجربه در سال ۱۳۴۹ در سایه پدر تا دشت میشان
 💯اولین صعود قله #الوند در سال 54 
علائق: فعالیت ورزشی درطبیعت 
@Diyare_Alvand
آموزش وفعالیت ها:
ازسال ۵۴ تا ۵۹ گذراندن دوره کار اموزی و صعود قلل همدان و بعد از آشنایی با #حسین_مقدم اجرای اولین برنامه برون شهری و صعودبه قله کرکس کاشان و در زمستان همان سال کلاس کار آموزی یخ و برف را گذرانده است، وبعد از آموزش و آشنایی با تجهیزات فنی، اکثر مناطق رول کوبی شده توسط پیشکسوتان  را صعود کرده است.
💯از ۵۹ تا ۶۱ چند صعود به همراهی #محمد_مقدم از جمله دماوند و آزاد کوه داشته و سال ۶۰ فعالیت روی دنا و صعود قله حوض دال به همراهی رضا عینی و مهدی رحمانی ر داشته است.
💯سال ۶۲ آشنایی با علم کوه وصعود گرده المانها و دو طول از لهستانی ها به همراهی عینی و فرخ نیا و جواد موسوی را به سرانجام رسانده است 

💯سال ۶۳ صعود تا کلاهک لهستانی ها به اتفاق #حسین_مقدم،  همچنین گذراندن کلاس مربی درجه سه در همان سال در شیر پلا را در کارنامه دارد
💯سال ۶۳ آشنایی با پیشکسوت بزرگ شادروان #فریدون_اسماعیل زاده و افتخار صعود به قله وروشت رابا ایشان داشته است.
💯از سال 63 صعود مسیر فرانسویها در سال ۶۴ به همراهی جمال موسوی و در ادامه صعود مسیر فرانسویها در زمان ۳/۲۰ دقیقه با حسن نجاریان برای اولین بار  درسال ۶۵ وصعود مسیر لهستانی ها در مدت ۵/۲۰ دقیقه با حسین مقدم درسال ۶۵ برای اولین بار وصعود مسیر فرانسوی و لهستان (یک روزه )از رودبارک برای اولین بار در سال ۶۸ با#علیرضا_رفتار_همدانی، مقدم ونجاریان که البته نجاریان از علم چال ملحق شدند.

💯صعود سه مسیر دیواره علم 👏 در یک روز مسیرهای #هاری_روست #فرانسوی ها و لهستان برای اولین بار با حسین مقدم درسال۶۸ 
💯گشایش مسیر جدید به نام #همدانی ها تا قله این مسیر در سال ۶۶ با همراهی زنده یاد استاد و پیشکسوت عزیز #فریدون_اسماعیل زاده و برادران #روحانی تا طاقچه قمقمه واز تاقچه قمقمه تا قله با زنده یاد #مقدم گشایش شد 

💯گشایش مسیر شیرین و فرهاد در دیواره بیستون با حسین مقدم
💯عید ۶۵ صعود بجز منطقه جوپار،قله تاوه یا تابه و جبال بارز در معیت پیشکسوت خوب اقای #سعید_اردبیلی 
💯صعود زمستانی گل گل و گل گهر سنبران در زمستان ۶۵ به همراهی استاد عزیز اقای #عزت_برق_لشگری
💯صعود قلل دماوند، ازاد کوه. خلنو، سرکڄال، وروشت، لشگرک، خشچال، کلون بستک
💯صعودهای زمستانی  قلل خرسنگ(تا نزدیکی قله) شیرکوه،گاو گوساله،برفخانه، منشاد، بنادک 
گشایش مسیر جدید روی دیواره چت یواش در لجور با استاد برق لشگری در سال 64 
@Diyare_Alvand
💯 فعالیت زمستانی در منطقه پراو در سال ۶۵و فعالیت در خط الراس گرین و صعود قله سال ۶۴
💯صعود قله چهل ڄشمه کردستان و فعالیت بر روی قلل دنا و صعود به قله سبلا در سال 97
💯پیمایش غارهای قوری قلعه. گرمامدر. سراب. بوگلیجه
💯گشایش مسیر روی دیواره شاخک از علم چال و بر گشت از سیاه سنگ با فریدون اسماعیل زاده
💯صعود مسیر فرانسویها با علیرضا رفتار همدانی سال 97
💯صعود یکروزه گرده آلمانها وخرسان شمالی و قلل هفت خوان ها و برگشت به علم چال با استاد فریدون اسماعیل زاده
💯صعود یکروزه خط الراس اشترانکوه از گردنه پنبه کار تا کولجنون با جمال موسوی برای اولین بار سال ۷۲
💯اوبعد از اولین صعود کامل مسیر فرانسویها و لهستان با جمال موسوی جهت اشنایی سنگنوران از شکل گذشتن از پاندوله در علم کوه اجرای رول کوبی و نصب پاندوله از سیم بکسل در کنار قله الوند را با همکاری خدا یاری، پاطوقی،  اجمی و جمال موسوی سال ۶۴ انجام داد

💯صعود زمستانی دیواره علم کوه تا بالای کلاهک لهستان از مسیر لهستانیها با حسن نجاریان یک روزه در سال ۷۲
💯فعالیت روی دیواره هزار گزی خان گرمز و گشایش چند مسیر جدید به همراهی اساتید اسماعیل زاده و اخضری و تنی چند از کوهنوردان همدان در سال ۶۴

💯صعود انفرادی مسیر هاری روست و جانپناه ها تا انتهای دیواره و برگشت از دیواره بیستون در مدت ۵/۲۰ دقیقه

💯عضو تیم اعزامی به ترکیه و گشایش مسیر ایرانیها به طول ۶۵۰ متر بر روی دیواره دمیرکازیک سال ۷۴

💯عضو تیم اعزامی به پاکستان و صعود قله گاشربروم ۲ و صعود اینجانب تا ارتفاع ۶۸۰۰ سال۷۶

💯صعود سرعتی دیواره پل خواب در مدت ۱/۲۰ دقیقه با حسن نجاریان پاییز ۶۶ برای اولین بار

💯صعود یکروزه قله کول جنون زمستان ۹۷

💯صعود یکروزه قلل گل گل و گل گهر و سنبران برای اولین بار زمستان ۹۷

کانال دیار الوند 
@Diyare_Alvand

پ.ن: 
مطالب فوق بر اساس مصاحبه با ایشان و بدون رعایت تاخر در اجرا ثبت گردیده است
استفاده از مطالب کانال دیار الوند با ذکر منبع بلامانع و نشان از فرهیختگی شماست.


برچسب‌ها: حسن نجاتیان, حسین مقدم
نوشتهشده توسط علی بیات در ساعت 0:46 | لینک  | 

پناهگاه کلاغ لانه
هرکه بامش بیش، برفش بیش:

 



درود
بنده ضمن تایید فرمایشات برخی دوستان‌در مذمت پناهگاه سازی، معتقدم آنچه کوهنورد را پخته میکند تحمل سختی ها و رنج و سرما و‌گرما و لرزهاست و نه صرفا امکانات رفاهی و‌پناهگاههای شیک و برقی...:tent:
(پناهگاه های کرکس و یخچال همدان عبرت دیگران است که اولی پاتوق خوش نشینان‌و‌دومی پاتوق موتوری ها و نقطه مقابل ایندو جان‌پناه قزل ارسلان که چقدر ساده و بی تکلف و‌کاراست )


قصه، قصه پناهگاه کلاغ لانه است که نه با تدبیر برنامه ریزی و مکان یابی شد و نه با تدبیر کلنگ خورد و نه با تدبیر هییت وقت را در جریان گذاشتند و نه الان چنین است
گر چه نیک‌می دانم که با کمی تدبّر در حال تکمیل شدن است و امیدوارم با تدبیر اداره شود...

پناهگاه «کلاغ » بچه ناخواسته ای بود از یک بارداری از روی لجاجت ...که قاعده فرزند کمتر زندگی بهتر را شکست (منظور تنها پناهگاه کلاغ است) و به واسطه بی تدبیری و عدم توانایی در ترمیم توالت کلاغ در طی یک دهه!!! بفکر ساخت پناهگاهی دیگر افتادند(بجای شیر، گاو خریدند و برای پناهگاه قدیم قلو اوردند) که برای فراغت ازآن، کار به سزارین کشیده، به نحوی که برایش گلریزان گرفته اند.

گر چه زحمات برخی تا این مرحله در طی این‌مدت نباید نادیده گرفته شود(شخصا و بطور کامل به زحمات هییت فعلی واقفم) و سیاه‌و‌سفید ببینیم اما مکان یابی حدیث دار آن از سوئی و اعتبار یابی آن ازسویی دیگر، عرصه را چنان ترک کرده که صرفا به تکمیلش به هر نحوی رضایت داده شد و از مهندسی داخل آن همین بس که اتاقکی در پایین بود که در نداشت و باید از پنجره وارد میشدند که به زحمت دیوار قطور شکافتند و در گذاشتند.

به هر حال این قصه پر غصه سر دراز دارد آنگونه که برای طرح و‌نقشه اش و‌مکانش چنین شد و چه مخالفتهایی که نشد که در نهایت این بجه یازده ساله، در شکم مادر چنان گیر کرده که همانطور که گفته شد کار به سزارین کشیده...

(اگر چه فردا روزی همانند پناهگاه یخچال که عده ای مخالف سیستم انرژی خورشیدی اش بودند را متهم خواهند کرد که شماها که مخالف بودید حال چرا در کلاغ و یخچال وارد میشوید !!! )
اما واقعیت را باید‌گفت؛ آنچنان‌که مرغ پخته هم از مکان یابی و ضرورت ساخت آن با صرف شاید نیم میلیارد تومان به خنده خواهد آمد که چگونه است که همدان اینهمه کوهنورد دارد‌که یک‌پناهگاه جوابگو نیست اما در مقابل دیدگان، الوند را چون‌کندو سوراخ سوراخ کردند و عسلش را بردند و خوردند و تخریبش کردند و صدایی از کوهنورد جماعت در نیامد.
آری، باید نگران آینده کلاغ بود، باید نگران یادگار همت پیشکسوتان و کلاغ قدیم بود تا همانند بارگاه سوم زباله دان نشود . چون اصولا بخش اعظم کوهنوردی ما رو به زوال است و همه چی در حد‌مجازی با مجازمان ناسازگار شده و «حبابی » کوله میبندند و‌دل به پناهگاهها میسپرند و بارکشی چادر را کنار گذاشته اند و به «کاه نوردی» روی آورده اند.

دور نیست روزی که نیروی ایکس و یا ارگان وای، اردو‌ومانور خود را در کلاغ بگذارد و‌لشگر کشی کند چون امکانات دارد، تورهای مجازی دختران‌و‌پسران را تور بزنند و اخاذی کنند و‌کلاغ مامن خوبی برای آنان خواهد بود و کلاغ هم چون میشان تحت سیطره قرار گیرد و از دست برود (این جملات را خوب به ذهن بسپارید شاید دو سال دیگر چنین شود:disappointed::disappointed:)
باید نگران اینهمه پناهگاه سازی ها بود که هر که بامش بیش، برفش بیش

علی بیات
۱۲شهریور ۹۶



طرح اولیه و آنچه ساخته شد



پی نوشت؛
شخصا برای تکمیل ان تلاش خواهم کرد چون چاره ای نیست و مطلب فوق نمی تواند دال بر رفتار دوگانه اینجانب تلقی شود‌که چگونه در راستای تکمیل ان تبلیغ میکنید اما قلبا مخالفید


برچسب‌ها: پناهگاه کلاغ لانه
نوشتهشده توسط علی بیات در ساعت 8:50 | لینک  | 

تنهایی....🌨❄️🗻
رعنایی ...🚴🏄‍♀🏌⛹

مطلب ذیل در خصوص خداحافظی دوست ارجمند علی شاه محمدی مرد باصفای گلستانی(گنبدی) ماست که چندی پیش همنوردش در حادثه ای که تک روی کرده بود (نقل قول)سقوط و جان سپرده بود و ظاهرا هنوز ایشان را که سرپرست افتخاری برنامه بود رها نکرده اند تا جایی که دیگر با دنیای سرپرستی خداحافظی نمودند ...امید با کوه چنین نکنند.

درود
حال نوشتن اساسی ندارم به دلائلی...
اما میدانم که در جامعه ای که برخی رفتارهای "آنارشیستی"  در آن بهتر جواب میدهد "سر....پرست" و" سر پرستی" جز مسئولیت و ریسک ناآگاهانه نیست .
به این دلیل که تا به مشکل بر نخوری دردسرهای انرا نخواهی فهیمید...
بارزتر بگویم
بسیاری را دیده اید که با عشق به خدمت به جنس مخالف (لطفا بیراهه نروید)از در نوعدوستی و راهنمایی مسیرهایی را همراه میشوند و همراهی میکنند .
حال اگر همین دختر یا پسر در طول مسیر ناخواسته سکته کند مسئولیت مستقیم با شماست یا فردی که زنده مانده ...
حالا مدام بگو ...پدر من ...قصد من راهنمایی بود ...
از مسایل انحرافیش بگذریم
(نمونه فوت لیلا مظاهری در همدان در مسیر کلاغ در دهه قبل ...در حالی که با آقای م.خوش.ق همراه بود که هنوز هم جامعه کوهنوردی ایشان را که الان غار نوردی میکنند نبخشیده و شاید خودش هم چنین باشد و قصورش را نادیده نگیرد ...گر من قضاوت نمیکنم و فقط فضای کلی را گفتم)

و یا نمونه در حادثه غار پراو و زند یاد خلیل و حواشی مربوطه ...گر چه آقا یوسف تمام سعی خود را نمود و یا حادثه خانم ش. فارغ از قضاوت و بزرگ نمایی

به هر حال بسیاری از ما از جمله گاها"نادان های باتجربه"هستیم که به گاه حادثه"بی چاره" هم خواهیم بود و مستاصل و اسیر غرض ورزی هایی خواهیم شد که تا مرز بیچارگی ما را خواهند برد که تنها چاره اش خداحافظی از دنیای سرپرستی است ...
گر چه تنهایی را توصیه نمیکنند
اما گاهی در مسیرهای آشنا...

تنهایی...رعنایی




و یک خاطره...
دوستی دارم با تجربه که خودم هم مدیون آموزش ایشانم ... فرزند !!!ایشان در محل کارم حضور و به بنده غیر مستقیم و مهربانه هشدار دادند با پدر من کوه نرو ...
...
...
...
حالا فرض کنید بنده به دعوت پدر محترم ایشان رفتم کوه و ایشان دچار حادثه شدند...
اونوقت همین فرزند به نظر شما مرا رها خواهد کرد 😱😱👍😱



دوستان، مطمئن باشید به وقت تلخی، از هیچ حمایت قانونی بر خوردار نخواهیم بود بخصوص اگر اسیب دیده از جنس مخالف نسبت به سرپرست برنامه باشد ...
لطفا در انتخاب همنورد آگاهانه عمل کنید ...🌸💐


✍علی بیات
نیمه شب 18...حالا شد 19 بهمن 95


برچسب‌ها: مسئولیت های سرپرستی در کوه
نوشتهشده توسط علی بیات در ساعت 6:49 | لینک  | 

Copy-paste   کپی- پیست



این واژه از دو کلمه تشکیل شده " copy" به معنای کپی کردن، تکرار کردن یک عمل یافعل یا خدمت با کیفیت اولیه محصول و "paste " به معنای استقرار دادن، چسباندن و نشاندن مطلب،عکس و ... است.(استنباط شخصی)

این دو واژه وقتی باهم بکار روند یک معنا می دهند که معنای لغوی عام  آن" کپی کردن" است و معنای عرفی آن در دنیای مجازی بمعنای ارائه یک عنوان، مطلب یا هر چیز دیگر بدون دخالت فکری و ذهنی در آنست.
آنچه که امروزه جامعه بشری به طور عام و در ایران به طور خاص و نسل جوان و تحصیل کرده امروز به طور ویژه بدان مبتلاست نه معنی تحت اللفظی آن، بلکه معنای عرفی آنست، البته در این مطلب مخاطب بنده قشر خاص تحصیل کرده باسواد و با ثبات که با علم به مثبت بودن مطلب آنرا "کپی- پیست" می کنند نیست ...

آنچه مخاطب است اینکه متاسفانه شاهدیم که برخی از  همین جامعه مثلا تحصیلکرده و نکرده که اصلا سطح سواد مهم نیست، گاها حتی از خواندن برخی مطالب هم عاجز است چه رسد به فهم و نوشتن آن ... اینان فقط انتقال دهنده مطلب با عناصر فوق هستند و البته باز می توان عمل اینان را نادیده گرفت و صرفا به نیت "جلب نظر" تصور کرد ... و باز باید گفت مخاطب این کمپین انسان نماهایی بدتر از این هستند که حتی خود نیز از نظر اخلاق انسانی "کپی- پیست" شده مانکن انسانیت هستند ...
عنصر اصلی اینگونه افراد صرفا موجودیت بخشیدن به خود است که در غالب شدن بر احساسات خواننده قالب میگیرد ... البته میتوان از خطای اینان هم کمی چشم پوشی کرد .

اما فاجعه اصلی در همین گروه ودر زمانی رخ می دهد که آنان مطالب دیگران را کپی-پیست نمی کنند بلکه کپی برداری نموده و با اندک تغییراتی یا بدون تغییر به نام خود"پیست" میکنند که در واقع نان خوردن مجازی با امضای دیگران است ... اینان همان دزدان سبکسر و تهی مغزند که اجتماع آنان میتواند جامعه نویسندگان را دچار" بی حالی "و خودشان را دچار "بد مستی" نمایند که بارزترین این نوع تفکر را می توان در دنیای کوهنوردی کانال مضحک و بی معنی و مفهوم " روزنامه کوهستان"  یا همان" دزد نامه کوهستان" سراغ گرفت که مشت نمونه خروار است ...
اینان سارقان اثر، اعم از عکس و متن هستند و در مقابل اعتراض کنندگان می گویند فلان عکس و مطلب شما که ارزشی ندارد اینهمه غر غر می کنید والبته در پاسخ باید گفت، گرچه به زعم شما، مطلب و یا عکس بنده بی ارزش اند...اما شما چقدر" بی ارزش و بی هویتی" که به واسطه همان عکس در صدد کسب ارزش و اعتبار و هویت برای خود هستی تا چهار تا دختر و پسر با تفکرات نزدیک به خود را دور خود جمع کنی و دو تا تبلیغ هم در کنارآن  و پول دراوردن ...
به هر حال این حرف ها "آب در هاون کوبیدن" است  و بهتر که بیش از این نگوییم ... که اگر در خانه کس است یک حرف بس است.
هر چند می دانم عده ای ممکن است همین مطلب را الساعه بنام خودشان منتشر کنند ...اما مهم انتشار مطلب است که اولویت بنده است.
...
شب و روزگارتان همیشه به خوشی ها کپی - پیست باد .


علی بیات
آخرپاییز 95
یلدایتان مبارک 

 

کپی

فرهنگ فارسی معین

(کُ) [ فر. ] (اِ.) تصویری که از روی مدرک یا سند اصلی بگیرند، فتوکپی ، روگرفت ، رونوشت (فره ).

 


برچسب‌ها: کپی پیست کردن
نوشتهشده توسط علی بیات در ساعت 8:18 | لینک  | 

تاکید دولت، بر گردشگری و بخصوص از نوع خارجی نیازمند الزاماتی است که در گردشگری داخلی خلاصه می شود، چرا که اگر در گردشگری داخلی به زیر ساخت های لازم نرسیم قطعا تجربه خوبی در گردشگری خارجی نخواهیم داشت و حتی می تواند باعث کسر شان و حرمت هموطنان در عرصه های بین المللی باشد.

آنچه امروز شاهدیم این است که بنام گردشگری، بدترین و غیر قابل جبران ترین آسیب ها را به اماکن تفریحی و جاذبه های طبیعی وارد می نمایند که در نوع خود بی نظیر است، در این خصوص مطالبی به کرات در همین وب منتشر گردیده است، لیکن آنچه قصد داریم در این پست به نمایش بگذاریم شرحِ "شرحه شرحه" شدن نفس و ذات مسافرت و لذائذ آشکار و پنهان  آن است که با زندگی کولی وار عجین شده و همه اینها در قالب  آن اتفاقی است که از آن بنام گردشگری یاد می شود و بعضا مسئولین امر با ارائه آمار سعی در کتمان ضعف های خود دارند.

ارائه آمار بالای1.5 میلیون نفر در طی 3 روز در همدان( شمارش غازهای وحشی که از فراز شهر عبور می کنندبعنوان گردشگر ) می تواند مرغ پخته را به خنده بیندازد، امید است مسئولین امر، با مداقه در تصمیم گیری های خود از تبلیغات بی پایه و اساس در خصوص سونامی سفر در استان های مسافر پذیر، تجدید نظر نمایند در این صورت ضمن کاسته شدن از تصادفات جاده ای و کُشت و کشتارهای آن، طبیعت و زندگی عادی مردم نیز مختل نخواهد شد، با شرح تصویری مسافرت چمدانی هموطنان همراه ما باشید...

صف دستشوئی ( همدان بلوار ارم)

  فقدان ظرفیت پذیرش مسافر در تفریحگاه هایی که در منطقه خاصی از شهر متمرکز شده اند

صف ظرفشوئی ... پارک مرکزی همدان

تجاوز خودروها به پیاده روهایی که سنگ فرش آن تحمل وزن سنگین خود رو را ندارد، از طرفی متاسفانه خود خواهی و تکبر برخی مسافرین باعث شده تا به هر قیمتی فقط به فکر رفاه خود باشند و عدم تعصب و حب دیار نسبت به مقصد مانع تعقل و تفکر است که آیا این ورود مزاحمت و تخریب به حساب می آید یا خیر ...

تجاوز به حریم پیاده رو ئی که محل ورزش صبحگاهی مردم است نه زندگی مرتاضی ...(همدان - بلوار ارم )

قفس، زندگی یا زندانی ... اینکه خانواده را در قفسی محصور کرد و سر به جاده گذاشت و اسمش را مسافرت گذاشت جز به مضحکه گرفتن خودمان نیست

و هجوم گردشگران بنام توریست به مناطق تفریحی همانند میدان میشان توسط شرکت بالابر گنجنامه که فقط به فکر پر کردن جیب خود است و همدان با تمام پیشینه اش برای جز مشتی ریال ارزش دیگری ندارد 

و اتفاقات نامیمونی که می تواند در پس این ازدحام در یک جامعه اسلامی رخ دهد که در شان مسلمانی ما نیست که اینگونه رفاه خود را تعریف نمائیم (پارک اصلی شهر)

و آلودگی بصری شهر به واسطه به نمایش گذاشتن ...

و لزدحام و تخریب و زباله

رمالان و فالگیران مقیم

کارتن خوابی یا مسافرت...

واقعا اگر یک توریست خارجی به این صحنه ها نگاه کند ، ایران رو با افغ.... اشتباه نمی گیرد که البته ممکن است افغ... هم اینچنین نباشد ...

پی نوشت :

دوست داشتم مطالبی از ایندست را در مطبوعات داخلی استان منتشر نمایماما وقتی همه در دور سفره کسی می بینم که از مخربین تخریب الوند هست دیگر نمی شود دل به امید انان بست و باید به همین صدو اندی خواننده محترم و فرهیخته اکتفا کرد تا شرح قصه این دربدری بنام مسافرت که در اقصی نقاط کشورمان اتفاق می افتد را در این وب بخوانند

عکس: علی بیات


برچسب‌ها: مسافرت چمدانی
نوشتهشده توسط علی بیات در ساعت 12:25 | لینک  |