هگمتانه مخلوق کوهستان الوند است و اگر الوند نبود هگمتانه و تاریخ و تمدنی زاده نمی شد که آن را تاثیر گذار در تاریخ جهان بدانیم، کسی را یارای انکار تمدن هگمتانه نیست و به تبع آن هیچ انسان عاقلی هم توان انکار الوند را ندارد اما متاسفانه برخی نا اگاهی ها و نادانی ها باعث شده تا شاهد برخی اتفاقات نامیمون باشیم که جا دارد مسئولین شرکت و متولیان این بی احترامی به فکر جبران و اصلاح باشند و اما ...

شرکت بالابر گنجنامه با نصب تابلوهایی در دکل های  خود بارها وبارها و به صورت مستند و مکتوب طبیعت الوند و فرهنگ همدان را به هیچ انگاشته و باناچیز شمردن آن یاد آور شده که با االطاف خداوند از هیچ همه چیز ساخته است ... در حالی که خود فاقد بسیاری و لفظ همه چیز بود آنگونه که با عملکرد تخریب گونه اش سعی دارد الوند را به هیچ تبدیل کند، استفاده از  سکوت مسئولین وقت که وظیفه صیانت از طبیعت را داشته اند و کوتاهی نمودند همچنین  دخل و تصرف و تغییر کاربری و انحصاری کردن چشمه ها و ... را به الطاف خدا تفسیر کرده است و این در حالی است که همه چیز را ار الوند برای خود بدست اورد از انحصاری نمودن آب الوند تا اجاره دادن فضای سبز به عشایر گزینشی و کوچاندن عشایر واقعی و ...

این شرکت که ید بالایی در تخریب الوند و دامنه هایش دارد  دو سال پیش نیز با تبلیغات گسترده (تصویر بالا ) چنین تحقیری را با الوند و الوند نشینان نموده بود که متاسفانه سکوت آن موقع،  گستاخی فعلی را بدنبال دارد .

به باور این شرکت فرق انسان موفق و ناموفق در اعتقادشان است و ظاهرا متولیان این شرکت اعتقادشان بر این است که با فروش قلیان و دودی کردن جوانان بتوانند از جوانانِ سست و ناتوان جسمی برای خود مشتریانی بسازند که دیگر با پای خود کوه نروند و مهمان کابین های این شرکت باشند و در سیاه چادر این شرکت در میدان میشان با مصرف قلیان که مقدمه اعتیاد و بیماری است وابسته به تله کابین باشند تا مبادا بی مشتری بمانند، به راستی چه کس یا کسانی از اعتیاد و سستی جوانان منتفع می گردد که باید در میدان میشان که مهد کوهنوردی همدان و کشور است  شاهد این اقدام زشت و شنیع باشیم، با تابلوهای رنگارنگ عسل و خام تبلیغ کنند و در کنارش "قلیان" بفروشند ... اف بر این توسعه گردشگری باد که نه تنها طبیعت الوند را به گند کشیده ،که در محیط ورزشی باید شاهد فروش "دود " باشیم و اعتراضمان به جائی نرسد گر چه بوی حشیش را هم در لا به لای سنگها شنیدم و البته به شرکت ربطی نداشت و رفتار مشتریان بود که فضا را مناسب مصرف دیده بودند اما توسط شرکت به بالا آورده شده بودند که از ورزش هیچ نمی فهمیدند (تصاویر به روز می باشد)

و سیاه چادری که در تاریکی نیت اجاره دهندگانش همچنان قلیان را در پستو و با قیمتی بالا(تهدید سلامتی ونابودی جوانان) در اختیار مشتریان می گذارند.

عکس : سه شنبه 7 مهر94 علی بیات

متاسفانه و بر اساس مشاهدات عینی (یک ساعت پیش) شاهد بودم که هلال احمر در منطقه میدان میشان همچنان در حال ساخت و ساز است، این در حالی است که بر اساس اخبار منتشره در مطبوعات حکمی مبنی بر محکومیت ضمنی هلال احمر در خصوص تخریب چند ماه پیش میدان میشان صادر و بایستی اجرا گردد.(تصویر ذیل)

گر چه حقیر در هنگام انتشار خبر محکومیت هلال احمر به جبران تخریب و خاکبرداری نسبت به عملی نبودن آن و فقدان ضمانت اجرائی اش شک و تردید داشتم و حال به یقین تبدیل شده، اما باز امیدوارم که بتوانیم با انعکاس این سماجت در عدم تمکین  در مقابل قانون و استمرار در ساخت و ساز شاید به نتیجه ای مثبت دست یابیم .

...و جناب آقای استاندار که در جلسه طرفداران محیط زیست با خانم ابتکار فرمودید در مقابل ایشان سیاه نمائی نکنیم، و شما با هر گونه دخل و تصرف غیر مجاز برخورد می کنید؛ حال نوبت جنابعالی است که شما هم وارد شوید و نسبت به این دخل و تصرف اقدام نمائیدمگر نه اینکه ساختمان هلال احمر نوساز بوده و حتی افتتاح هم نشده است، میدان میشان اگر ساختمان امداد می خواهد همان یک ساختمان کافی است مگر اینکه بپذیریم ساختمان فعلی مهمانسرای برخی مدیران خواهد شد و ساختمانی که با تخریب و به قیمت خون طبیعت می خواهد ساخته شود برای نیروهای پایین دست است که اگر چنین باشد ارزش این همه تخریب و کاستن از شان هلال احمر را که همواره یاریگر آسیب دیدگان است را ندارد.

پی نوشت : خبر تکمیلی (12 مهر 94)

بر اساس پیگیری هایی که از منابع خاص صورت گرفت ظاهرا ساخت و ساز فعلی به قصد تثبیت خاک هایی است که باید به محل سابق برگردانده شوند و جهت پیشیری از حرکت و تخریب ساختمان نوساز اعمال می گردد . الله اعلم

شرح عکس: ازدحام جمعیت ومشاغل کاذب در میدان میشان  و گردشگرانی بدون آشنائی با فرهنگ گردشگری که هدیه آنان فقط زباله است و بس .

روزهای تعطیل اوج فجایع زیست محیطی در کشور است، موج عظیم آتش سوزی ها در دل طبیعت و کوهستان، زباله های رها شده و جاده های شلوغ و مرگ چند نفر، تحفه ای است از روزهای تعطیل که بنا به هر دلیلی طی سال های اخیر موج عظیم تبلیغات و آمارهای ساختگی علت این هجوم "قابلمه به دست" ها شده، مسافرانی که گاها با گوجه خیاری و برنج نیم پزی در آمار مقصد محاسبه می شوند ومدیران گردشگری بدان می نازند، و در این بین، میدان میشان و گنجنامه همدان تحت شدید ترین آسیب قرار می گیرد، بی وقفه کابین ها خالی و پر می شوند و میدان میشان را به یک پارک عمومی مبدل می سازند، مسافران با بالابر می آیند و زباله می ریزند و ... در مقابل اعتراض طلبکارانه فریاد می زنند که " پولشو دادیم " (منظور پول بلیط است)

قطعا روزی فرا خواهد رسید که برای ظرفیت میدان میشان توسط شرکت بالابر سهمیه ای در نظر خواهند گرفت اما آن موقع دیر هنگام است و میدان میشان و تخت نادر و گنجنامه به نابودی کامل رفته است ... آری روزهای تعطیل برای طبیعت روزهای فاجعه است ...

میدان میشان پارک نیست، چون نه زیر نظر شهرداری است نه تربیت بدنی و نه هیچ کس دیگر ...

عکس: علی بیات از آرشیو

اینجا فضای سبز پناهگاه شماره دو میدان میشان است که قدمت آن به نیم قرن می رسد و درواقع اولین پناهگاه الوند و دومین پناهگاه کشور بعد از توچال (شیر پلا) است که سال های سال مورد استفاده کوهنوردان بوده و هم اکنون هم چون شیر الوند و با مدیریت حسین خدائی بر پاست و طی چند سال اخیر با درخت کاری که در محوطه آن و با نیت خیر خواهانه صورت گرفت اتفاقات نامیمونی رخ داد که از جمله آن می توان به موارد ذیل اشاره داشت :

1- درختان باعث جلوگیری از تابش آفتاب بر چمنزار شدند و به تبع آن چمن انرژی لازم را برای رشد از دست داد.

2- ریشه درختانی که مدام در حال رشد بودند گسترده شده و آب سطحی چمنزار را به خود کشیدند که چمن بی آب رشد کافی نکرد.

3- سایه درختان دلیل تجمع کوهنوردان و طبیعت گرانی شد که با گسترانیدن زیر انداز و استقرار طولانی باعث از بین رفتن چمنزار شدند

4- هجوم به اصطلاح طبیعت دوستان رفاه طلب که توسط شرکت بالابر گنجنامه (در همه تخریب ها نقشی از آن است) در میشان مستقر شدند و آنجا را با پارک اشتباه گرفتند نیز دلیل مضاعفی است بر از بین رفتن چمنزار پناهگاه شماره دو و بخصوص روشن کردن آتش و گداختن زغال و ریخت زباله

5- این فضا که در ضلغ شمالی پناهگاه قرار دارد دقیقا به سرنوشت چمنزار ضلع غربی و مقابل پناهگاه مبتلاست که کاملا خشکیده و از بین رفته است.

6- کوچاندن اجباری عشایر که گوسفندانشان طی صدها سال کود لازم را برای چمنزار فراهم می نمودند را نیز نباید نادیده گرفت.

*علاوه بر این منطقه باید خشکی منطقه میشان را بدان افزود که آنهم پیش از هنگام می خشکد وتوسط مزاحمین طبیعت به نابودی کشیده می شود.

*فراموش نکنیم احداٍث خط لوله آب از زیر پناهگاه تا فخر آباد نیز باعث از بین بردن چمنزارهای یال عباس آباد گردید که ظلمی مضاعف بود بر طبیعت الوند.

نمی دانم آیا حفظ این منابع غیر قابل جبران وظیفه منابع طبیعی است یا خیر، گر چه با تماسی که داشتم اینگونه وظایف بر عهده آنان است که کمبود اغتبارات می تواند نقش به سزائی در عدم انجام وظیفه باشد.

عکس: علی بیات (5تیر94 میدان میشان)

دکه هایی که طی ماه گذشته نصب شده تا بازارچه تکمیل گردد

بارها و بارها تاکید شده که آنچه که بر سر طبیعت الوند می آید پایانی ندارد و همه روزه و بی وقفه و حتی در

فاصله نوشتن همین چند خط شاهد تخریب و تغییر کاربری در الوند هستیم، تازه ترین اقدام شرکت بالابر گنجنامه ایجاد بازارچه در منطقه میشان است که تصاویر گویای آن است و هنوز ار نتیجه اقدامات پیشپیرانه خبری نیست .

و عشایری که کوچانده شدند تا جای آنها اسب کرایه ای باورند و هر دور سواری اش را 7000 تومان کرایه بگیرند