مدتی است عکسی منتشر نکردم و شبکه های مجازی وبلاگ ها رو به حاشیه برده...همراه باشید با تصاویری از دیار الوند .
با کانال تلگرامی دیار الوند همراه باشید
diyare_alvand@
کلیه عکسها از : علی بیات
کلاغ لانه و نفر:آقای حمید اولنج
طوفان الوند - زمستان 97
رخ غربی دماوند - زمستان 90
زمستانی دماوند رخ جنوبی سال 91
کلاغ لانه همدان - الوند
دنا - تابستان 90
یخچال (هزار پیچ)- نفر:سعید جهان آرا
طوفان الوند زمستان 97
دالاخانی
برچسبها: الوند, دماوند, ایران
صلوع زیبای البرز و جام دماوند
بر خلاف سه سال اخیر که به واسطه شلوغی و یا هجوم به کوهها از صعود قلل مطرح چشم پوشی کرده بودم امسال هوس دماوند از شمالشرقی کردم
با این فکر که طی سالهای اخیر با پدیده ای بنام «کاه نورد» مواجهیم که کوله سبک به وزنکاه می بندند و با قاطر تمام امکانات لازم را به پناهگاهها میفرستند به نحوی که بعد از اتمامبرنامه غذای چندین روز را در میان زباله ها رها میکنند
آخرین گامها
(مخالف حمل بار کوهنوردانواقعی نیستمچون عمدتا نیازهای واقعی را برای برنامه در کوله بر می دارند، اما پارک روها حالا کوه را با پارک اشتباه گرفته اند)
به هر حال، زمانی را انتخاب کردم که ابتدای هفته و در خلوت باشد، به اتفاق دوستانی که اتفاقی همپا شدیم همدان را غروبِ جمعه ترک و نیمه شب در جاده ای که بعد از تونل هشت جاده تهران -آمل از جاده اصلی بی هیچ تابلویی در سمت چپ جدا میشود خود را به جاده پر پیچ و خم روستای ناندل سپردیم و نرسیده با ناندل، در کنار یک مغازه کنار جاده، چهارساعتی بصورت باز(بدون چادر)خوابیدیم.
حالاساعت ده صبح است ودر داخل روستای ناندَل که مبدا صعود رخ های شمالی وشمالشرقی دماوند است وارد خانه کوهنوردان میشویم وبعداز پارک ماشین،آقای حمید صالحی از خادمین ورزش (صالحی ها)با صرف ۴۵دقیقه با نیسان ما را به گوسفند سرا میبرند، در انجا قاطرهایی هسنند که بار شما را تا پناهگاه تخت فریدوندمیبرند، ضمنادرگوسفند سرا آب هست ودر مورددآب پناهگاه، گفته ها ضد ونقیض است اما محض احتیاط شش تایی آب معدنی در کوله میکنیم، حالا ۱۲.۵ظهر است و به اصطلاح اوج گرما، در حالی که گروههایی پناهگاه را ترک وبه پایین سرازیرند ما صعود خود را با خوش وبش آغاز میکنیم ونم نمک به راه خود تاچهارساعت وصرف ناهاری مختصر در بین راه ادامه می دهیم.
غروب البرز از تخت فریدون
مسیر مشخص است و البته چند جایی هم چند راهی گمراه کننده است که به شرط انتخاب سمت چپ به راه ادامه داده و در مسیر کل و بز ولوله آبی ما را سیراب می کند، دیدن قاطری با بار کوله که دست چپش دچار مشکل صد در صدی و بهیچ وجه خم نمیشودو با درد فراوان پایین می رود دلمان را می ازارد و از صاحبش خواهش میکنیم این حیوان را زجر کش نکند و او قول رها کردنش را می دهد!!!
حالابه کاسه زیر پناهگاه رسیدیم که برفچال است و آب زلالی از داخل لوله مایه اطمینان مامیگردد، اما فاصله با شیب و زیزاگ تا پناهگاه حدود ده دقیقه است که مصیبت عظمایی است !!! در حالیکه ساعت پنج غروب است به محل پناهگاه می رسیم، داخل پر از کوهنوردان است و بیرون چندین چادر بر پا شده است، و پیرامون پناهگاه مزین به فضولات و علامت گذاری با کلینکس و صد البته، آغشته به وجود اسید اوره و ادرار «کاه نوردان » است که به هر دلیلی از جمله ترس از دور شدن نیمه شب از پناهگاه و خطرات آن، چند متری پناهگاه را محل دستشویی خود قرار داده اند که در همان دم هم ادامه داشت و واقعا باید در ان تجدید نظر کرد ...به هر حال دنبال محلی برای چادر هستم که کنار صخره ها عالیست، زباله ها را کنار می زنم و نفسی عمیق، ریه هایم را مملو از بوی ادرار برای هم هوایی با بخارات گوگردی احتمالی قله میکند!!! بناچار جای دیگر را نشان کرده و اتراق میکنم، دوستان هم ایضا چنین میکنند و بعد از لختی استراحت، برای هم هوایی چند صد متری صعود می کنند و تا انها برگردند گشتی موشکافانه در منطقه میزنم، همه جا مین گذاری(فضولات انسانی) شده است وباید احتیاط کرد، حتی برخی از جا چادری ها که قبل ترها به زحمتِ سایر کوهنوردان مسطح و صاف شده از هجوم «کاه هنوردان »در امان نمانده و از انتفاع ساقط شده است.
شام مختصری خورده و در کیسه می خزم ، چون یقین دارم در شب مانی ها باید کم خورد که چاره دارداما زیاده خوری بی چارگی و عذاب خواب دارد
قرار حرکت شش صبح است
طلوع البرز از تخت فریدون
برچسبها: شمال شرقی دماوند, دماوند
شب از نیمه گذشته و خواب بر چشم روا نمی گردد
خیالات و اوهام هم دست از سر بر نمی دارد که آدمی است و هجوم خیال
شبکه هارا ورق می زنم، از دلقک بازی تا شکلک بازی و میزگردها ... چیزی نصیبم نمی شود
رسانه ملی است دیگر، چه می شود کرد، به شبکه یک می رسم
فیلم سینمائی ضعیف " اورست" پخش می شود
سوژه فشار روانی اسپانسر است و صعود تیم کانادا به هر قیمت
مبادا اسپانسر از عدم صعود دلگیر شود
چند کشته داده اند اما اصرار و اصرار و نهایتا قله صعود می شود
ودر مقابل تک جمله ای بیش از فیلم برداشت نمی کنم ...
در کوهستان " رفتن به اختیار است و برگشت به اجبار"
رفتن به اختیار !!! گر چه به زور اسپانسر
عکس: غربی دماوند(زمستان 90)
پی نوشت : چهلم زنده یاد یوسف نجائی از ساعت 18 الی 19:30 روز پنجشنبه 15 مرداد در حسینیه بختیاری ها برگزار می گردد.
برچسبها: دماوند, رخ غربی دماوند
آنچه در پی می آید دردنامه ای است از کوهستان دماوند که از دل نوشته های دوست بزرگوار امین معیندبیر کارگروه حفظ محیط کوهستان فدراسیون کوهنوردی ) و در روزنامه شرق منتشر شده که می توانید متن کامل آن را در ادامه مطلب مطالع نمایئد با این نکته که دماوند و الوند کوههایی هستند که همواره در ادبیات ایران زمین به نیکی از آنها یاد شده، گر چه تمام کوههای ایران را دوست می داریم م متاسفانه فساد حاکم بر برخی ارگان ها و زیاده خواهی های برخی اعم از شهرداری، بخشداری، یا کارمند و کارشناسی دون صفت باعث صدور مجوزی برای تخریب می گردد...
اگرچه اخذ عوارض از کوهنوردان و جلوگیری از ورود خودرو به منطقه در پشت ژستها و شعارهای زیستمحیطی - که اتفاقا اینروزها بازار گرمی دارد- اقدامی عامهپسند و ظاهرا شایسته است ولی عدم صرف درآمد مربوطه از راهبند و عوارض اخذشده در راستای حفظ دماوند، مجری غیرموجه و نحوه اجرای غیراصولی این طرح، آن را به اقدامی برخلاف حفظ محیط منطقه مبدل کرده است. از دیگر نقاطضعف این طرح عجولانه و غیرکارشناسی میتوان به این نکته اشاره کرد که مسدودکردن تنها یک مسیر دسترسی (ضلع جنوبی) به دماوند میتواند عواقبی چون هجوم یکباره و غیرقابلکنترل کوهنوردان به دیگر جبههها مانند جبهه غربی و شمالی و ایجاد صدمات جبرانناپذیر را به دنبال داشته باشد. اینگونه و با ادامه روند بهرهبرداری و مدیریت غیرمتولیان در کوه دماوند، اخباری مبنیبر ایجاد مسیرهای خارج جاده (off road) یا ایجاد باند پروازی تفریحی و پیستهای موتورسواری در دامان این نخستین اثر طبیعی ملی کشور مانند کابوسهایی هستند که شاید در آینده نزدیک به وقوع بپیوندد. اینگونه به نظر میآید که دخالت سازمانهای متولی محیطزیست، گردشگری و کوهنوردی در کشور و تفویض اختیارات به ارگانهایی که توانایی و دانش مدیریت منطقه را دارند، میتواند راه تحقق مسائلی چون ثبت جهانی دماوند را هموارتر کند.
ادامه مطلب را ببینید >>>
عکس: از دوست عزیز بهروز احمدی
برچسبها: دماوند
ادامهمطلب
از رخ غربی دماوند که صعود کنی بر فراز قله به سه پایه و لوحی خواهی رسید که نماد فتح !!! قله است، گر چه دیدن لوح و لذت صعود تو را به عزم و همتت واقف خواهد کرد اما در آنجا که j, vh نسبت به دیگران به خدا نزدیکتر نشان می دهد جای نیت است و خواسته ها، جای باز کردن گره ها و عقده هاست، و قفل هایی که به نیت گشوده شدن مشکلات بر فراز قله زده شده تا کلیدش را از خالق بگیرند که فقط اوست که گشاینده قفل های بی کلید است. (بی ربط : ...گر چه روحانی هم قول هایی داده است که همین امروز باز خواهد شد)
عکس: علی بیات
برچسبها: دماوند, رخ غربی دماوند