اخبار و تصاویری از کوهستان . طبیعت و مطالب آموزشی و مفید

چهارصدمین صعود الوند
با شعار"الوند؛ گهواره هگمتانه"



روزی از روزها دوست گرامی فوادرضاپور،  در وبلاگش(ماگما) نوشته بود صدمین صعود الوند را بمناسبت تولدش انجام داده، منم ایده گرفتم و چون تمام برنامه هایم را یادداشت میکردم شروع کردم به شمارش دفعاتی که به الوند صعود کرده بودم که تا آن موقع 153 بار شمارش شد . از همان وقت هر بار که می رفتم یادداشت میکردم مشخصاتی چون :
 شماره برنامه / تاریخ صعود / مدت برنامه / وضعیت آب و هوا / نفرات همراه و نمره صعود ...(خودارزیابی) که طی دو دهه در همه برنامه ها مد نظرم بود، بعد از شمارش اولیه(153) همچنان صعودها را ادامه دادم تا اینکه به  دویستمین (200)صعودرسیدم دویست و پنجاهمین(250) را در دل کولاک و با آقارضا شجاع رفتم و سیصدمین(300) را در غروب سه شنبه مرداد 93  و نهایتا چهارصدمین صعود را همین چند روز پیش در  30 شهریورماه 97...

واگربخواهم  کمی به عقب برگردم، اولین حضورم در ارتفاعات الوند بر میگردد به 11 سالگی و سال 61 و 62 که پایگاه بسیج کتابخانه ما را به کوه برد تصورم این بود اینجا شهر دیگری است  شب را کیوارستان گذراندیم و سینه خیز و پاشتری و کلاغ پر و ... را آموزش و تمرین دادند. بعدها فهمیدم بخاطر اعزام به جبهه این آموزشها را به ما دادند چون برخی دوستانی که آن دوران باهم بودند شهید شدند و بنده در سنگر مدرسه بودم.

سالهای سال تنها میرفتم تا میشان و چندباری هم تخت نادر... به مرور با کلاغ لانه و قلل دیگر از جمله الوند زیبا به واسطه دوستانی با حداقل امکانات و تجهیزات آشنا شدم کمتر کوهنوردی بود که راهنماییمان کند تو دوره های آموزش شرکت نمیکردم و فکر میکردم در حد کوه پیمایی بلدم(اشتباه بزرگ که منجر به از دادن زمان آموزش شد)، تصوری از دوره ها نداشتم بعضی صعودها برایم غول بود مثل زمستانی دماوند... و یا صعودهای هیمالیا نوردی 7000 که ی عده با توانمندی و ی عده با "بیب" از آن بهره ها بردند)زمان گذشت و اولین صعودی که مستند و ثبت شده به الوند انجام دادم زمستان  آغازدهه 80 بود و پیش از آن را مطلقا در تعداد دفعات وارد نکردم چون ثبت نکرده بودم و بر اساس حدس و گمان هم ننوشتم.

آرام آرام علاقمند الوند شدم و چون شاغل هم شده بودم هفته ای سه بار به ارتفاعات میرفتم. به مرور و در غروبی که از میشان بر میگشتم در کنار جوی آبی که به برکت باغداران عباس آباد خشک و نابود شد  پیشکسوتان را دیدم که عازم میشان هستندو در آنجا جلسه داشتند به جمعشان پیوستم و این نقطه شروع آشنایی نزدیک من با آنان بود (فردایش به  قله "بدر" رفتند و مرحوم کریمی در آنجا درگذشت) در ادامه گامها به قلل سایر استان ها و اخیرا خارج از کشور باز شد و خط فکری ام به سمت "صیانت از الوند" در مقابل متجاوزان و متعرضین که طی ده سال الوند را به خزان کشیدند رهنمون شد که در این باب بیش از ده سال در وبلاگ دیار الوند و چند سالی در کانال دیار الوند نوشتم .(قصه وبلاگ نویسی هم جذابیت های خاصی داشت)

در این راه بارها به بنده بی مهری شد و فحش هایی خوردم که قطعا سرریز آلبوم خانوادگی خودشان را به من نثار کردند و از لیاقت خود بخشیدند که مستحق تر از من آنانی بودند که در مسئولیت هایی که داشتند ادای دین نکردند و ماحصلش طغیان بودو تخریب و تصاحب و گردن فرازی...

حال در چهارصدمین(400) صعود که بیش از 60 درصد آن زمستانی بود وقتی به پشت سر نگاه می کنم،  آه و افسوس میخورم به زمان و طبیعت ا دست رفته...به زیبایی ها، سکوت کوهستان، یاران از دست داده،  مرام و معرفت ها... به اینکه چگونه قبل ترها وقتی دلم میگرفت به "الوند" میرفتم و حال وقتی "الوند" می روم دلم میگیرد.
(بخاطر تعرضات و سکوت حضرات)

عزتتان با دلار 20 تومانی مستدام

علی بیات
مهر ماه97

پی نوشت:
معتقدم،خداوند را وعده خویش برجاست و قطعا طبیعتش را از گزند حفظ و انتقام خواهد گرفت ...
(سیلاب ها، رانش زمین، حفره ها ایجاد شده و ... نمونه های بارز انتقام طبیعت اند که قطعا در الوند هم شاهد خواهیم بود آنگونه که طی ده سال اخیر فرسایش شدید خاک را داریم )
"الوند گهواره هگمتانه پایتخت تاریخ و تمدن" است که صیانت از آن بر همگان واجب و از آیات خداوند است ... از گهواره مریم و غار عابدش تا بهشت آب و حوض نبی اش در یگانه دشت تخت نادر...
خدا را قسم می دهیم به ذاتش که متجاوزین را از کج اندیشی به راه ثواب و ما را از گزند بی مهری ها برهاند که تنها اوست که خالق اینهمه زیبایی و نعمت، چون الوند است ...


برچسب‌ها: الوند, همدان
نوشتهشده توسط علی بیات در ساعت 11:20 | لینک  |