بسم الله الرحمن الرحیم

لطفا اینجا  کلیک کنید

بهار و تابستان الوندش را آرزوی هر کسی است که بر کنار چشمه ای جاری و زلال " چایی آذربه ای" را در کنار عطر پونه اش همراه با پنیر و گردو نوش کند و شکر به درگاه ایز د آورد که خدایا مرا عمری دیگر ده تا بار دیگر بهار زیبایت را ببینم و در کنار دوستان از اینهمه نعماتت سپاس به جای آورم و شکر کنم که مرا اینچنین علاقمند به خود و طبیعتت قرار دادی

انوار خورشید فارغ از بد و خوب بودن من و شما - زشتی و زیبائی بر همه جا می تابد و انرژی اش را بر همه کس هدیه می دهد و به ما می آموزد که هر آنچه داری نه متعلق به خودت بل متعلق به همه است و سعی کن چون "من" با سوختن برای دیگران گرما بخش باشی و بتابی بر همه ...

خوبی هایت را بر خوب ها نثار کن تا خوب بمانند و بر بداندیشان  ... تا خوبی را از تو بیاموزند

طبیعتی زیبا را بر ما فرستاد تا در کنارش آسایش و آرامش داشته باشیم دره هایی عمیق و پر آب و با طراوت را برایمان پدید آورد تا در کنار آن از حال و روز خود غافل نباشیم و بدانیم که زندگی هم فراز و نشیب بسیار دارد

و بر ماست که این همه نعمات را به" نقمات"  تبدیل نکنیم بنام توسعه معادن و گردشگری بر این مخلوق یکتا نتازیم و با ساختن چند رستوران و بازارچه به خود نبالیم که به چشم بر هم زدنی طبیعت همه را نابود و از ما خواهد گرفت ...حفظ طبیعت وظیفه ای است همگانی که متاسفانه حتی متولیانش هم در انجامش به مشکل بر خورده اند و جه  بهتر که من و شما در حد وسع خود چنین کنیم و یادمان باشد عمر ما در مقابل میلیونها سال عمر الوند ثانیه هایی بیش نیست و باید از لعن و نفرین آیندگان بهراسیم

همچون " مه " که بر همه جا سرک میکشد و از احوال همه باخبر میگردد بر فراز و نشیب های دیگران سرک بکشیم و یادمان باشد در همین نزدیکی ها آن هنگام که" چادر دو پوش"حرفه ای خود را با" کیسه خواب منهای ۴۰ " بنا می نهیم در همسایگی ما در" ورزقان و هریس "و ...شیر زنان و مردان و پهلوان  بچه هایی هستند که نه دوپوش دارند و نه کیسه ای ...بگذریم از کیسه بعضی ها که روز به روز در آشفته بازار پر میگردد و سوار بر اریکه رانت -  خودروهایی میلیاردی را در خیابان های حتی پایین شهر میتازند و "حیا " هم ندارند و غافلند از اینکه من " دفتر چه قسطم تمام شد ودفترچه جدید گرفتم  و چفدر خوشحال شدم که دفترچه فسطم نو شد " اینهم سهم من از زندگی است دیگر ..."نو" نو است  هر چه می خواهد باشد ...همانطور که مروارید" مروارید" است و چه در سینه خانمی که شوهرش از ۳۰۰۰میلیارد خریده است یا در چشمان پدرم که روزگار آنرا "هدیه "داده است و زیر میزی ندارم تا از چشمان پدرم در بیاورم و قبل از آنکه سینه مادرم بسوزد بر سینه اش بیاویزم.

راستی ضامن معتبر سراغ داری ؟

عکس و متن : علی بیات با الهام

ادامه تصاویر در ادامه مطلب >>>