اخبار و تصاویری از کوهستان . طبیعت و مطالب آموزشی و مفید

🍂nکتر اذکایی دریکی از آثارارزشمند خود، در خصوص تخریب الوند که می توان به موارد دیگرنیز تعمیم داد چنین نگاشته: 

"بلایی که طی چند دهه(۳دهه) اخیر بر سر الوند آمده هیچ قوم یاجوج و ماجوج و حتی مغول بر سر آن نمی آورد"
همیشه دلخوشی ام به همدان بود و به قدمت و تاریخش می نازیدم، دلخوش بودم به "اصالت" و دوری از"اسارتش" در تاریخ به رغم تهاجمات فراوان و ویرانی های چند باره اش، دلخوش بودم به "الوند" و چشمه ساران و جوی آبی که به همت پیشینیان از دل الوند تا فخرآباد امتداد داشت و باآن،تا دل شهر روان می شدیم و روانی نمیشدیم🙂 دلخوش بودم به میدان مرکزی اش و منحصربفرد بودنش ، به زیبائی هایش، آب و هوای ملیح و خنکان تیرماهش...
دلخوش بودم به بلوار فرودگاه و پیک نیک رفتن غروب های جمعه اش...دلخوش بودم به کوچه پس کوچه هایش که به وقت باران بوی کاهگل می دهد و نم آن چشم و دل می نواخت... ☔️☔️عاشق نشستن بلورهای برف بر دیوارهای کاهگلی محله کبابیان بودم و قندیل های یخ زده آویزان ناودان های قدیمی اش .❄️❄️

اما حالا و طی دو دهه اخیر گیج شده ام از اینهمه نوآوری در آن 😳😳انگار این شهر کهن، باید کهن بودن خود را در تاریخ دفن کند و در آن بجای آدمها، ادوات سنگین رخ نمائی کنند و بجای حل مسئله😴صورت مسئله را پاک کنند، از مقاومت در مقابل کاوش در وسط میدان مرکزی تا امور غیر کارشناسی در تخریب ابنیه های قدیمی...
بهانه ها همیشه وجود دارند و چون اصل صورت مسئله را پاک میکنند دیگر ارائه راه حل بی ثمر است...متاسفانه بیل های مکانیکی و بولدوزرها تحت اراده یک تصمیم غیرکارشناسی، چنان بر طبیعت و تاریخ شهر می تازند که انگارتنها و تنها راه حل، در بیل ها و مِیل ها متبلور می شود، از تخریب الوند 🌁⛰تا بی هویت شدن گنجنامه و کلکسیونی از فروشگاهها و‌پاساژ و دکه و آلودگی های فاضلاب و صوت و نوردر آن...از باریک شدن پیاده روها به بهانه تعریض خیابانها برای رشد سرطانی خودروهای شهر که سالانه بیش از ده هزار بدان اضافه می شوند تا تخریب کامل ابنیه های تاریخی به بنام حفظ امنیت عابران و به کام خودرو سواران...(ترمیم در بخشی از ان میتوانست راهکار مناسبی باشد)
و چقدر دلگیر می شویم وقتی توجیهات حضرات را می شنویم که شاید اگر نبودندآسیبی به مدیریت شهری وارد‌نمیشد (...و یاد باد آنانی که برای این شهر دلسوزاندند و اطلسی اش کردند)🍁🍂🌾🌺🌻🍃🍀☘
اگر قرار باشد برای محله ای مثل کبابیان (به نمایندگی از محلات قدیمی)و ساختمانهایی که بخشی ازآن (تاکید میکنم بخش از آن) بهیچ وجه خطرامنیتی برای عابران به شرط ترمیم نداشت بولدوزرها تصمیم بگیرند واقعا مدیریت شهری چه معنایی داشت، امروز صبح ازآن کوچه گذر کردم و به قولی" به چه حالی من از آن کوچه گذشتم" 🤕🤒😭آه از دل بلند شد که چطور برای تخریب☠☠ یک شبه تصمیم و اجرا می کنیم و برای عمران دهها سال باید درجا بزنیم ، حیرتم گرفت از اینهمه تعجیل...😳از اینهمه نبوغ...اینهمه مدیریت... و واقعا تاسف خوردم از بی تفاوتی های عده ای که به هر دری می زنند تا توجیه گر اقدامات حذفی صرف باشند که نظایر آن کم نیست، جانبداری صرف از هر فرد و به صرف هواداری همانند مخالفت صرف با هر تغییری، امر مذمومی است که این روزها از جانب عده ای صورت می گیرد، چون کبک سر فرو برده اند و همه را به یک چوب راندند و حسن و خطایشان را یکی میدانند و شوربختانه این اتفاقات نا میمون آخرین نخواهد بود.
فراموش نکنیم که برخی شهرها با قدمت ناچیز چگونه مسافران را به سمت خانه هایی راهنمائی میکنند که نه تنها قدمتی ندارند بلکه با مهارت چنان ترمیم شده اند که تاریخی جلوه کنند و آنان� تاریخ سازی� می کنند و ما �تاریخ سوزی� 😔😔توگویی در همدان ما خودِ تاریخ را مستقل از ابنیه ها زنده به گور می کنیم.

آنچه سبب این �دلنوشته� است منفعتی جز وطن دوستی و عِرق به این شهر زیبا نیست، گرچه امیدواری ام بیهوده و نابجاست اما امیدوارم این آخرین باشد و مدیرانی که تازه بر کرسی نشسته اند چنان در شان همدان رفتار نمایند که در پایان خدمت دعای مردم زیور قاب لوح تقدیرشان باشد .
🤔🍁🌾🌺🌸💐
با احترام؛ علی بیات
27دی


برچسب‌ها: همدان, محله کبابیان
نوشتهشده توسط علی بیات در ساعت 9:0 | لینک  |