بازدید مدیران اجرایی استان از جمله دستگاه های درگیر با محیط زیست الوند، چون دیوانمحاسبات، مسکن و شهرسازی، منابع طبیعی، محیط زیست و شهرداری همدان با حضور کوهنوردان و خبرنگاران از دشت میشان و پیاده روی تا گنجنامه از جاده تخریب شده زیگزاگ تا حاضرین بصورت محسوس وملموس در جریان تخریبات الوند قرار گیرند و در خصوص آن پیگیری های لازم را اعمال نمایند. آنچه در این تجمع حائز اهمیت بود سخنان سرکار خانم سلماسی هیمالیانورد و رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر در حمایت از الوند بود که جای تقدیر از ایشان و همکارانشان هست . در این حضور اعضای شورای صیانت از الوند آقایان جلال چشمه قصابانی، برق لشگری، اخضری، گوهری، صابریون، گوهری و بیات حضور داشتند که به فراخور مراتب اعتراض خود را اعلام نمودند.
برچسبها: تخریب, الوند, تخریب الوند
ساعت24-«الوندی که پیوندگاه تاریخ و طبیعت است، اینروزها زخم لودرها را بر تن خویش به تماشا نشسته و راه باریک و زیگزاکی که از گنجنامه به سمت میدان میشان میرفت، با نام «جاده سلامت» تعریض شد. حتی متولیان مجموعه تفریحی و توریستی گنجنامه به همین میزان بسنده نکردند و بر سرالوند منت گذاشته و در کنار این جاده درختکاری هم کردند!»
فقط پنج سال از تعرضِ قبلی به دشت میشان در مسیر قله الوند میگذرد، هر چند پیش از این اتفاق در طول سالهای گذشته ایجاد تلهکابین گنجنامه و تاسیساتی که برای این تلهکابین نیاز بود خود راه را برای آسیب بیشتر به کوهستان الوند که بخشی از آن در فهرست میراث ملی کشور نیز ثبت شده هموار کرد،اقداماتی که به نظر میرسد هنوز ادامهدار است، شاید به همین دلیل هم این بار سراغ جادهای هموار برای رسیدن به همان مسیرِ میشان به گنجنامه رفتهاند.
برچسبها: الوند, کوه خواری, الوند خواری, زمین خواری
شرکت بالابر گنجنامه (همدان) در یک تابلوی تبلیغاتی خود نوشته است: «از هیچ، برای شادی شما همه چیز ساخته ایم».
گنجنامه، در کوهپایهی الوند قرار دارد؛ کوهی که تنها نامش، نشانهای است از ارج دیرین آن نزد ایرانیان. ریشهی این نام، به معنای رونده و بالنده است، و این صفتها در فرهنگ دیرین ایرانی (و به طور کلی، هند و اروپایی) هم برای آب (برای مثال، در اروند رود) و هم برای کوه به کار میرفته است. در این فرهنگ، همهی عناصر طبیعت در حال روانی و گسترش و بالندگی دیده میشده اند. اطلاق نامهای مقدس مانند شاه الوند، نوح نبی، گهوارهی مریم، یخچال صاحبالزمان، امامزاده کوه، قز قلعهسی، و... به جای جای کوه الوند، حکایت از تقدس آن و اشاره به "مهر" در ارتباط با کوه، و "ناهید" در ارتباط با آبهای روان در کوه دارد(1).
در دو هزار و پانصد سال پیش، داریوش هخامنشی حتما با دیدن عظمت و زیبایی این کوه دستور داده که بر کتیبهی گنجنامه بنویسند: «خدای بزرگ است. اهورا مزدا که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید...». میتوان گفت که او و همراهانش، و مردم گمنامی که زیباترین نامها را به این کوه سرفراز و به بخش بخش آن نهاده اند، بسی بیشتر از کسانی که امروزه در ساختارطبیعی الوند "هیچ" ندیده اند، بینش داشته اند.
حتی در کتابی که با حمایت شرکت تلهکابین گنجنامه منتشر شده، از دکتر پرویز اذکایی نقل شده است: «کوهستان الوند دستکم از هزاره ی سوم پیش از میلاد در میان ملل قدیم مشرقزمین... معروف بوده است. ابن فقیه، نخستین تاریخنگار همدانی این خبر را از امام جعفر صادق(ع) آورده است که یکی از مردان همدان بر آن حضرت وارد شد، پس پرسید: "از کجا هستی؟". پاسخ داد: "از کوهستان"، پرسید: "از کدام شهر؟" پاسخ داد: "از همدان"، پس گفت: "کوه آنجا را -که بدان راوند گویند- میشناسی؟" گوید: خدای مرا فدای تو کناد! فقط بدان اروند گویند." پس فرمود: "آری، اما در آن چشمهای از چشمه های بهشت هست"(2).
در تمامی تاریخ و ادب ایران، زیبا ترین صفتها را برای کوه قایل بوده اند، چرا که کوهستان زایندهی آب و منشاء برکت بوده است. کوهستان، موجودی زنده، و نه تنها زنده که بالنده و رونده به سوی اوج، دانسته میشده است. چنین بوده که استاد سخن فارسی، سعدی میگوید: اگر پای در دامن آری چو کوه / سرت ز آسمان بگذرد در شکوه.
واقعیت این است که تلهکابین و تصرفها و ساخت و سازهای بیشمار است که میرود تا شکوه میلیونها ساله و ارزش فرهنگی هزاران سالهی الوند را به هیچ نزدیک کند. آن که میپندارد از هیچ، برای مردم چیزی ساخته است، باید پاسخ دهد که چه چیزها را نابود کرده تا دکانی بر دامن سپندینهی الوند بگشاید؟! آیا از قرآن شنیده است که: والارض مددناها و الفینا فیها رواسی و انبتنا فیها من کل شیء موزون(3) ( و زمین را گستراندیم و در آن کوههای استوار افکندیم و در آن از هر چیز، سنجیده و به اندازه رویاندیم)؟ کدامین بازیچهای که بر دامان الوند ساخته شده، در موزون و متناسب بودن، با کوچک ترین علف میدان میشان در خور مقایسه است؟! کوه برای ما، همیشه نشان سربلندی، سرچشمهی رودهای زندگانیبخش، خوراکدهنده به دامهامان، پردهی بیمانند رنگارنگی زندگی، و خاستگاه اسطورههای دلکشمان بوده است. ما، در کوهها بسیار چیزها دیده ایم و "هیچ" را برازندهی طمعورزی سودجویان میدانیم، نه شایستهی کوهستان!
به گفتهی علی بیات، کوهنورد و طبیعتدوست همدانی، «کوهستانی که در دل و دامان خود و فرزندش، هگمتانه، سپاهیان فراوان دیده و هراس به دل راه نداده و همواره ایستاده است... این روزها بدجوری دلش می لرزد؛ چشمه هایش به یغما رفته و آب رودخانه اش را به چرندگان و خزندگان و گیاهانش هم هدیه نمی دهند... روزگاری کوهستان مظهر عشق و هستی بود و صدای تیشهی فرهاد از آن به قصد عاشقی به گوش میرسید، اما این روزها اگر صدا میآید، صدای تیشه زدن به ریشه است...»(4).
جا دارد که دوستداران طبیعت و تاریخ ایران، به ویژه همدانیان فرهنگدوست، با مطالبهی پیگیرانه، مانع گسترش ساخت و سازها و "کوهخواری"هایی شوند که با عنوان توسعهی گردشگری و اشتغال و مانند اینها صورت میگیرد و کلیت طبیعی- تاریخی الوند را به خطر افکنده است.
برچسبها: الوند, کوهخواری, زمینخواری